سلام
حالتون چطوره ؟
امیدوارم از دو صفحه ی اول خوشتون اومده باشه
حالا اومدم با دو تا ماه دیگه از سال
بریم سراغ ماه ها
مرداد:
دهوا ربا: روزیکمماه دولاصابئین مندایی برابر با 2 امرداددر گاهشماری ایرانی«دهواربا»(Dehva rabba) یا «تکریص» عید بزرگ و اصلی مندائیان است. ماه «دولا» نخستین ماه سال نو مندایی به حساب آمده و با ماه «امرداد» در گاهشماری ایرانی برابر است.مندائیان از ساعاتی پیش از آغاز سال نو (از پسین آخرین روز سال
پیش) به پاکسازی و خانه تکانی «کنشی زهلی»(کنشوزهلی - kenshi zehli) و سپس به نظافت شخصی وغسل تعمید می پردازند و از پسین آخرین روز سال تا 36 ساعت بعد یعنی تا بامداد روز دوم ماه دولا از خانه بیرون نمی روند و از روز دوم ماه دولا دید و بازدید از دوستان و خویشان را آغاز می کنند.در باورهای مندایی ها این
روز، روز بخشیده شدن گناهان حضرت آدم است.بازدید از خویشان درجه یک، مادر، پدر و روحانی عالی مقام (گنجور) در روز دوم ماه دولا انجام می شود. شاید به خاطر این است که دو روز نخست و دوم ماه دولا به عنوان دهوا ربا (عید بزرگ) شناخته شده است. ولی در واقع روز عید بزرگ همان روز اول ماه دولا است.این موضوع که چرامندائیان طی 36 ساعت آغازین سال نو از منزل خارج نمی شوند، همیشه مورد بحث و بررسی داخلی این قوم قرار گرفته است. که دلایلی همچون خانه تکانی، توبه به نفس خویش، ریاضت زاهدانه را روشنفکرانه امروزی مطرح می کنند.ولی در واقع بایستی به روانشناسی اسطوره ای بیشتر بها داد.تغییر سال و پایان پذیرفتن سال پیشین و درآمدن سال جدید همیشه توامان با اضطراب است. اضطراب از اینکه موجودات آسمانی چگونه این تحول را رقم می زنند و آینده را چگونه تقدیر می کنند. سکوت مندائیان و عدم تحرک 36 ساعته ی آنان، راه را برای غلبه ی موجودات نورانی بر ظلمت هموارتر می کند.از دیگر مراسم این روزهاسربریدن تعدادی گوسفند نر و ذخیره ی آب مصرفی چند روز آینده را می توان نام برد.همچنین روی آوردن به طالع
بینی و فال برای اینکه شاید حوادث و اتفاقات سال آینده را پیش بینی کنند. ضمنا هر صائبی شب سال نو را بیدار می ماند تا مبادا محتلم شود.دید و بازدیدهای عید بزرگ
تا روز ششم دولا ادامه دارد.
عید وارداوار:26 ژوئیهبرابر با 4 امرداددر گاهشماری ایرانی در این روز جشنی به نام«وارداوار»(Vardavar) یا «جشن آب پاشی» برگزاری میشود که یکی از جشنهای بزرگ ارمنیان ایران میباشد و زمان برگزاری آن 100 روز پس از عید پاک است.دربارهی چرایی ِنامگذاری این عید، گفتارهای متفاوتی وجود دارد برخی از محققان «وارد» را به معنی «آب» و «اوار» را به معنای «راه آب» میدانند و این جشن را به ایزد بانوی آبها «آناهیتا» نسبت میدهند و برخی دیگر واژهی «وارد» را به معنی گل میدانند و این جشن را از آن «آستفیک» ایزدبانوی زیبایی و دلاوری میدانند.
بر پایهی نوشتههای مورخان ارمنی، در ارمنستان قدیم، جشن«وارداوار»
برای بزرگداشت ایزدبانوی زیبایی با شکوه فراوان برپا میشده، همهی مردم در این جشن شرکت میکردند و الهه را با گلهای سرخ میآراستند. میگویند گلسرخ، پیش از این به رنگ سفید بوده است تا هنگامی که الهه، با پای برهنه به میان مردم آمد و خارها پاهای او را زخمی کردند و از خون وی آن گلهای سفید رنگین شدند، از آن پس گل سرخ امروزی پدید آمد. ارمنیان امروز، از عید پاک 100 روز را شمارش کرده و در نزدیکترین یکشنبه، مراسم «وارداوار» را به جای میآورند.
در این روز به جز اجرایمراسم «باداراک» در کلیسا، دعا و خطبهای اضافه بر مراسم هر یکشنبه، مخصوص روز «وارداوار» ایراد میشود و سرانجام، هنگامی که از کلیسا بیرون میآیند، در کوچه و خیابان و در منزل به روی یکدیگر یا زمین آب میپاشند.از مراسم دیگر این روزمیتوان از کبوترپرانی نیز نام برد.گفته میشود که این رسم نیز از گذشتههای دور به یادگار مانده است، چرا که کبوتران سپید، همگی به الههی زیبایی و عشق تعلق دارند.
عید تادئوس:بیست و نهمجولای برابر با 7امرداد در گاهشماری ایرانی تادئوس یا قرهکلیسا(طاطائوس - تاتائوس - Tatavoos) نخستین کلیسای مسیحیت در ایران است که در منطقهی سرسبز و زیبای چالدران در شمال غرب کشور ساخته شده است.هر سال عدهی زیادی از ارمنیان ایران و کشورهای همسایه، برای بزرگداشت روز ویژهی تادئوس در آنجا گرد هم میآیند.این مراسم هر سال بین اول تا هفتم امرداد ماه برگزار میشود. محوطهی بزرگی در اطراف کلیسا، با چادرهایی رنگارنگ برپا و تدارک دیده میشود و خانوادهها در این چادرها ساکن میشوند. در این روزها کودکان برای انجام مراسم غسل تعمید به کلیسا آورده میشوند. مادران، کودکان خود را به دست کشیشهای کلیسای تادئوس میسپارند تا غسل تعمیدشان دهند.
شب هنگام نیز ساکنان از چادرها نیز بیرون میآیند و آتش برپا میکنند. جوانترها به نشانهی گرمی و دوستی به دور آتش حلقه میزنند و به زبانهای ارمنی، فارسی و گاه آذری، آوازهایی مخصوص میخوانند. بامداد روز مراسم اصلی، ساکنان چادرها زودتر از همیشه بیدار میشوند. گوسفندهای نذری را قربانی میکنند و گوشت نذری را در بین میهمانان دیگر تادئوس پخش میکنند.در این روز، خواندن دعا و انجام فرایض مذهبی ویژهی ارمنیان در داخل کلیسا انجام میپذیرد و پس از مراسم مذهبی، تبرک ساختمان کلیسا با آب مقدس، حدود نیمروز انجام میشود و پس از آن شادی و پایکوبی به مناسبت این روز مقدس آغاز میشود.تادئوس مسیحی در همان سالهای
نخستینی که حضرت عیسی به تبلیغ دین میپرداخت، راه ارمنستان را در پیش گرفت. این حواری مسیح، به نقاط مختلف ارمنستان سفر کرد و به تبلیغ مسیحیت پرداخت. تادئوس قدیس همراه عده ای از پیروانش در سال 48میلادی در ناحیهی «آرتاز» کشته شد و با رسمیت یافتن دین مسیح، پیروان این آیین مقبرهایی بر مزار این قدیس برپا کردند که در سدههای بعدی به زیارتگاه با شکوهی مبدل گشت.نخستین نشانهای که درمتون تاریخی از این زیارتگاه پیدا شده در یکی از نوشتههای «توما آرزرونی»، مورخ ارمنی است که در اواخر سدهی نهم و اوایل سدهی دهم میلادی از دیر تادئوس (طارئوس) قدیس نامبرده است.
جشن فندق:تیر روز از امردادماه برابر با 13امرداد در گاهشماری ایرانی در نیمهی امرداد ماه جشنی بنام «جشن فندق» یا «جشن فندق چینی» در بسیاری از روستاهای استان قزوین، به ویژه در «رودبار شهرستان» برگزار میشود.در این جشن هم به مانند«جشن انار چینی»، همه با هم به مزارع میروند، در ابتدا یک نفر چامههایی که بیشتر به صورت بداهه میباشند میخواند و دیگران نیز با او همآواز میشوند و در همین حال چیدن فندق را آغاز میکنند، دوشیزگانی که تازه نامزد شدهاند برای همسران خود از مغز فندق رشتهای به مانند گردنبند، درست میکنند که «گلوانه» نام دارد، آن را پیش خود نگه میدارند و در فصل زمستان به شوهرانشان هدیه میدهند.فندق از جمله محصولاتی است که هم در صنعت استفاده میشود و هم جنبهی مصرف خوراکی دارد و رودبار شهرستان از جمله مناطقی است که فندق به صورت عمده در آن کشت میشود.جشن میانه ی تابستان دی به مهرروزاز امرداد ماه برابر
با 15امرداد در گاهشماری ایرانی جشن میانه ی فصل تابستانو زمان گاهنباری به نام «مدیوشم»در اوستایی «مَئیذیوئی شِمَه» به معنای «میانه ی تابستان».
زیارت پیر نارکی:مهرروز تا ورهرامروز از امردادماه برابر با 16 تا 20 امرداددر گاهشماری ایرانی نیایشگاه « پیر نارکی »در 58 کیلومتری باختر شهر یزد بر دامنهی کوه بلندی بنام « تجنک » نزدیک « دره زنجیر » یا در نزدیکی تفت ، از « دره گیگون »
قرار دارد.در باور مردم این مکان پناهگاه عروسی از فرمانروایان پارس به نام « ناز بانو » یا « زربانو » است.« نازبانو » در هنگام حملهی تازیان، به کوهی در درهی زنجیر رسیده و خواهان پناه گرفتن در کوه میشود که کوه وی را پناه نمیدهد، از همین روی مردم تا کنون نیز به آن کوه سنگ میزنند او سپس به کوه گیگون میرسد،از کوه میگذرد و در دامنهی کوه نارکی درخواست یاری از پروردگار میکند ، که کوه وی را در خود پناه میدهد و از آنجا چشمهای روان میشود و بعدها نازبانو در خواب یک بیابان گرد روشن بین نمایان شده و از او میخواهد که بنای نیایشگاه پیر نارکی را بنا کند.مراسمی که در نیایشگاه پیر نارکی برگزار میشود مانند پیرسبز(چکچکو) مفصل نیست و بیشتر جنبه ی گردهمایی فرهنگی را دارد.در این مراسم پس از نیایشی کوتاه و پخش کردن نزوراتی چون آش ، آبگوشت و سیروک (نانی شبیه به پیراشکی بزرگ)، از دانش آموزان و دانشجویان ممتاز زرتشتی تجلیل شده و جوایزی به آنها داده میشود.نوروز ماه گیلانی یکم نوروزمادیلمی برابر با 17 امرداددر گاهشماری ایرانی نخستین روز از «نوروزما» و آغاز سال نو در گاهشماری دیلمی (گیلانی).
نام ماهها در گاهشماری دیلمی
1. نوروز ما
2. کورچ ما
3. اریه ما
4. تیرما
5. مردال ما
6. شریر ما
7 .امیر ما
8 .اول ما
9. سیا ما
10. دیا ما
11. ورفنه ما
12. اسفندارمز ما
جشن می خواره:رَشنروز از امردادماه برابر با 18امرداد در گاهشماری ایرانی جشن «مَی خواره» در سرزمین «سُغد» و «ورا رود»(= ماورالنهر) که ابوریحان بیرونی از آن یاد می کند و آن را برابر با هجدهمین روز مردادماه یا «اشناخندا»ی سغدی می داند.با توجه به گفتار بیرونی که ویژگی جشن «می خواره» را نوشیدن عصیر ناب
یاد می کند و نیز با توجه به چند شاهد دیگر، می توان گمان داد که یکی از ویژگی های
جشن مردادگان، نوشیدن نوشیدنی های خاصی همچو افشره ی گیاه «هوم» و یا آبجو بوده باشد. گیاه مقدس «هوم» و افشره ی آن برای مردمان باستان همواره یک نوشابه ی جاودانی و عامل بی مرگی دانسته می شده است.آنچنان که از منابع هندو همانند «ریگ ودا» برمی آید، این نوشیدنی و نیز جام آن به نام «اَمرتـَه» شناخته می شده که به معنای بی مرگی است.همچنین در «ایلیاد» هومر
برای شستشوی «آشیل» پهلوان اسطوره ای یونانی از نوشابه ای جاودانی به نام «اَمبروسیه» یاد شده است که آن نیز با بی مرگی در پیوند است.
عروج مریم عذرا:جشنی به نام «عید عروج حضرت مریم» در میان ارمنیان و آشوریان ایران و انجام مراسمی به نام «تبرک انگور» یا «خاقوق اورهنک». انگور برای آشوریان،مانند گندم ارزش غذایی بسیاری دارد؛ زیرا از روزگاران قدیم پرورش تاک و گندم، حرفه و شغل اصلی آنان بوده است. به همین دلیل، برای انگور مراسم خاصی به جای می آورند و تا نخستین محصول خود را تبرک نکنند، از آن نمی خورند.آشوری ها،جشن تبرک انگور را در روز «شارادمارتی ماریام»؛ یعنی همان روز درگذشت
حضرت مریم، انجام می دهند.آشوری ها در این روز به کلیسا می روند و مراسم مخصوص هر یکشنبه را انجام می دهند و به همراه آن، دعاهای ویژه ی تبرک انگور را می خوانند.پس از ایراد خطبه و آوازها و سرودهای مذهبی که همه به زبان آشوری است، کشیش سه بار بر ظرف محتوی انگور، صلیب رسم می کند و با این کار، انگور متبرک می شود. در پایان مراسم، نان مقدس و نیز مقداری انگور میان شرکت کنندگان در کلیسا تقسیم می شود.ارمنیان نیز این مراسم را که به آن «خاقوق اورهنگ» می گویند، در روز عید حضرت مریم انجام می دهند. در این روز، در کلیسا، ابتدا شاراگان خاصی به نام « پارک سورب خاچی» اجرا می شود و سپس بندهایی از انجیل خوانده می شود.شاراگان را کشیش یا بالاترین فرد روحانی و مذهبی، با هم آوازی گروه کر می خواند و احیانا برخی از مردم حاضر در کلیسا نیز، شاراگان را همراه آن ها زمزمه می کنند. در پایان، از درگاه الهی درخواست می شود که روح و جسم آدمیان را از گناهان پاک سازد و برای شرکت در مراسم تبرک انگور آماده کند. سپس طی تشریفاتی، سه بار انگور متبرک می شود و در میان حاضران تقسیم می گردد.دربارره ی چرایی تبرک انگور، می گویند که طبق روایات، حضرت مسیح خود را به انگور
تشبیه می کرد و می فرمود :«همانگونه که انگور ذره ای فساد را تحمل نمی کند، من هم نمی کنم.»و این گفته، علت احترام انگور از جانب کلیسا عنوان شده است.روز تبرک انگور قرن هاپیش از مسیحیت وجود داشته است. در فصل میوه چینی، میوه باغ ها را تبرک می کردند، به همین آیین بعد از مسیحیت رنگ مذهبی داده شد. با عروج حضرت مریم در فرهنگ ارامنه، انگور، انار و زردآلو سمبل تسلسل نسل ها و پایداری و نشاط شده است.
جشن خاچوراتس:هیجدهمینروز از ماه ناواساردارمنی برابر با 26ام امرداد در گاهشماری ایرانی جشنی به نام خاچوراتسیا روز تجلی چلیپا (صلیب) در میان ارامنیان ایران و انجام مراسم بزرگداشت صلیب در کلیسا در نزدیکترین یکشنبه به این روز شهریور
شهریور:
جشن فغدیه:هرمَزدروز از شهریورماه برابر با 1شهریور در گاهشماری ایرانی جشن خنک شدن هوا درخوارزم که «فغربه» هم گفته شده است.
جشن کشمین:اردیبهشتروز از شهریورماه برابر با 3شهریور در گاهشماری ایرانی جشنی ناشناخته در سُغدباستان که با بازاری همگانی همراه بوده
است.
جشن شهریورگان:شهریورروز از شهریورماه برابر با 4شهریور در گاهشماری ایرانی جشن شهریورگان از جمله ی جشن های آتش می باشد و در شهریور روز از
شهریورماه برگزار می شود.واژه ی شهریور که برگرفته از «خشَترَه وَئیریَه»
اوستایی است به معنی شهر و شهریاری شایسته و نیرومند است.شهریور نام یکی ازامشاسپندان است که مظهر پادشاهی آسمانی و نیروی
خدایی بوده و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است.
این امشاسپند در جهان مادی، نگهبان سیم و زر و فلزات دیگر و دستگیری از بینوایان و فرشته ی رحم و جوانمردی است.از آن جایی که این جشن به
پادشاهان دادگر بستگی دارد که نماینده ی شهریاری آسمانی هستند، ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری کردن و دادن غذا به فقرا و نیازمندان، نزد پادشاه رفته و این جشن راشادباش می گفته اند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون آورده و نو می کردند و پس از آن به شادی و پایکوبی می پرداختند.در صفحه ی 251 آثارالباقیهچنین آمده است :«... شهریورماه که روز
چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم، جشن می باشد، آن را شهریورگان گویند. معنی شهریور دوستی و آرزوست. شهریور فرشته ای است که به جواهر هفتگانه از قبیل طلا، نقره، مس، آهن و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم به آن ها بستگی دارد، موکل است.»از دو دید دیگر می توان اهمیت جشن شهریورگان را دریافت :نخست اینکهماه شهریور، ماه گردآوری
محصولات کشاورزی می باشد و به خصوص برای کشاورزان این نتیجه گرفتن از کار و زحمت و کشت وکار و به دست آوردن محصول همیشه همراه با شادمانی بوده و برای همین باید این کار با جشنی همراه می شده.دیگر اینکهدر این ماه «پاییزه
کاری» آغاز می شود و چون آغاز هر کار نیکی را باید با شادی در آمیخت از این رو نیز جشن شهریورگان را می توان آغاز فصل نویی دیگر از هنگام کشت دانست.
جشن خزان:دی به آذرروز از شهریورماه برابر با 8شهریور در گاهشماری ایرانی جشنی به نام «جشن خزان» یا «جشن مُغان» در برخی از شهرهای ایران به ویژه شهر دماوند، این جشن از جمله جشن های کهنی است که همراه با آتش افروزی بر بام خانه ها و چراغانی کردن و آذین بستن کوچه و خیابان برگزار می شده است. از جمله مراسم این جشن می توان به سوارکاری نیز اشاره کرد.انگیزه ی برپایی این جشن،پایان تابستان و آغاز فصل خزان می باشد.برخی نیز هنگام برپایی
این جشن را در هجدهم شهریورماهدانسته اند. گویا دو جشن با نام جشن خزان برگزار می شده که جشن خزان نخستین در روز دی بآذر، برابر روز هشتم شهریور ماه انجام می شده و جشن خزان دیگر، هرمزد روز از مهرماه ، روز اول مهر.«ابوریحان بیرونی» نیز از دو خزان نام می برد :
خزان خاصه در هجدهم شهریور و خزان عامه در دوم مهر.«خلف تبریزی» درباره ی این جشن می گوید:«خزان روز هشتم باشد از شهریورماه قدیم و این روز جشن مغان است.» «گردیزی» نیز در «زین الاخبار»،جشن خزان را
به روز پانزدهم شهریورماه منسوب می دارد.«جیمز موریه» از آخرین کسانی است که
در سفرنامه اش از برگزاری این جشن در شهر دماوند در روز هشتم شهریورماه یاد کرده است.
روز بزرگداشت سالخوردگان:اردروز از شهریورماه برابر با 25شهریور درگاهشماری ایرانی رسمی با پیشینه ی سه هزار ساله در بزرگداشت
سالخوردگانو ارج نهادن به پدربزرگان و مادربزرگان در ایران باستان به نام
«اشیش وانگ»، که روز رحمت خدا، اخلاقیات و معنویات و روان پاک بود و تا کنون نیز در برخی از مناطق سرزمین های ایرانی با دیدار از بزرگان خانواده
ادامه دارد.
گاهنبار پتیه شهیمگاه:از اشتادروز تا انارامروز از شهریورماه برابر با 26تا 30
شهریور در گاهشماری ایرانی«پَتیه شَهیم»(در اوستایی پئی تیشههیه)، به معنی
پایان تابستان،سومین جشن از جشن های گاهنباری است.در باور سنتی زرتشتیان این جشن یادآور سومین مرحله ی آفرینش است و هنگام آفریده شدن زمین.مراسم این جشن نیز به مانند جشن های گاهنباری دیگر است، با این تفاوت که این جشن، جشن کشاورزی است و با گردآوری دانه ها در کشتزارها و چیدن میوه ها در باغ ها برگزار می شود.
جشن انار:از ماراسپندروز شهریورماه برابر با 29شهریور در گاهشماری ایرانی برگزاری «جشن انارچینی» در پایان شهریورماه تا آغاز مهرماه در بخش تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت قزوین که همراه با شادی کردن و نواختن دایره و سورنا و دهل انجام می شود و پیش از آن کسی حق چیدن انار ندارد.
انار سنگان و انار انبوده مهم تـریـن محصولات باغی این منطقه است که شهرت جهانی دارد و به کشورهای خارجی نیز صادر می شود.
جشن پایان تابستان:واپسین روز از شهریورماه برابر با 31شهریور در
گاهشماری ایرانی جشن پایان فصل تابستان و زمان گاهنباری به نام «پَتیَه شَهیم»در اوستایی «پَئیتیش هَهیَه» به معنی «پایان تابستان».
با تشکر از خودم