سلام دوباره به شما عزیزان
امیدوارم که حالتون خوب باشه
ببخشید که خیلی دیر شد
به علت درس زیاد
و شروع امتحانات میان ترم نشد که بشه
واما ، طبق روال جشن های دو ماه دیگه رو میخوام براتون بذارم
امیدوارم که خوشتون بیاد
خرداد
جشن «ارغسوان/اریجاسوان»:یکم خرداد به نام اورمزد روز، روزجشن ارغاسوان یا اریجاسوان است. جشنارغاسوان نام یکی از جشنهای خوارزمی است که بیرونی نام شماری از آنها را همراه با جشنهای سغدی در «آثارالباقیه» (فصلهای دهم تا دوازدهم) آورده است. بیگمان هیچیک از هـر دوتلفظ یاد شده در نسخههای خطی آثارالباقیه درست نیستند و در مرور زمـان به دلیل نبود آشنایی کاتبان با نامهای کهن، شکل صحیح خود را از دست دادهاند. امروزه حتی تلفظ صحیح این نامها نیز معمولاً امکانپذیر نیست، اما بیرونی معنای آن را « نزدیک شدنِ گرما» میداند.
به روایت آثارالباقیه این جشن در نخستین روز ماه «هروداد» که شکل خوارزمی «خرداد» است، هم زمان با کاشت کنجد برگزار میشده است. او این جشن را به دورانی کهن منسوب میدارد. اصل این جشن شادی و نشاط است از فرارسیدن گرما و تابستان که با کاشت کنجد همراه است.
امروزه همچنان کاشت کنجد، پنبه، کرچک و دیگر دانههای روغنی در استانهای مرکزی ایـران و گاه همراه با مراسمی در «شصت بهار» انجام میشود.
عید عروج عیسی مسیح :بیست و پنجم ایار ماه آشوری (= 25 می میلادی)
برابر با 4 خرداد در گاهشماری ایرانی هنگام جشن عروج عیسی مسیح و جشن «کلوسولاقا»یا «عروس آریایی» نزد آشوریان ایران.در این روز آشوریان بر اساس یک رسم ملی - مذهبی به بیرون از شهر می روند و جشن می گیرند.در این روز دختران کوچک با پوشیدن لباس عروسی و گرفتن سبدی از آذوقه در دست، میان مردم می گردند و اعاناتی برای مستمندان جمع آوری می کنند.این کار نمادین، یادآور نبرد میان آشوریان و «تیمور لنگ» است که در آن آمدن زنان با لباس عروسی به میدان جنگ باعث تهییج روحیه ی آشوریان و شکست تیمور شد.
جشن خردادگان:
ششم خرداد/ خرداد روز جشن «خردادگان»جشنی در ستایش و گرامیداشت «خرداد»(در اوستایی هَئوروَتات، در پهلوی «خُردات»)به معنای رسایی و کمال و بعد ها نام یکی از اَمشاسپَندان.خورداد به معنی رسایی وتندرستی است و در جهان مادی نگهبان آب است میتوان پنداشت که نیاکان ما در این روز به کنار چشمه ها ، رود ها و یا دریا ها رفته و به پرستش اهورا مزدا می پرداخته اند. روز 26 خرداد «اشتاد»روز است یعنی «ایاثرم » گاه خداوند اشجار ونبات را در آن روز آفرید.
این جشن بیشتر در میان طبقه ی کشاورز جا باز کرده و ریشه دوانده است.
عید شاووعوت:ششمو هفتمسیوان ماه عبری برابر با 12و 13خرداد درگاهشماری ایرانی عید «شاووعوت»(شاووعوت Shavuot) یا عید «هفته ها» از جشن های کلیمیان ایران است که به مدت دو روز به نام «یُـوم
طـُـوو»، پنجاه روز پس از«عید پسح» از ششمین و هفتمین روز از ماه سیوان عبری برگزار می شود.این جشن به مناسبت دریافت «تورات»(تورا) توسط موسی و نزول ده
فرمان بر بنی اسرائیل و همزمان با برداشت نخستین محصول گندم انجام می شود و در آن مردم از شب تا بامداد در کنیسه ها به خواندن تورات می پردازند.
این جشن از جشن های سه گانه ی یهودیان است که هر فرد یهودی موظف
بود در این اعیاد به زیارت «بت همیقداش» برود.بنا بر باور یهودیان در روز 6
سیوان سال 2448 عبری، 50 روز پس از خروج از مصر، بنی اسرائیل، در پای کوه سینا،
«تورا»ی مقدس را از خدا دریافت کردند و در همین هنگام، مجموعه ی «ده فرمان» نیزکه پایه ای دیگر از فرمان های «تورا» را تشکیل می دهد، به آن ها اعلام شد.
مهم ترین رویداد شاووعوت، دهش «ده فرمان» به بنی اسرائیل است.
برای همین هم یهودیان در نخستین شب شاووعوت، در کنیساها گردهم می آیند و تا بامداد به خواندن متن های مقدس و مرور 613 فرمان می پردازند.
با فرا رسیدن بامداد و پس از مراسم «تفیلای شحریت»، با خواندن متن «ده فرمان» از«سـِـفـِر تورا»، آن رخداد عظیم دوباره یادآوری می شود.
عید پنطیکاست:چهارم ماه خزیران آشوری و ژوئن میلادی برابر 14 خرداد در گاهشماری ایرانی «... اما چون روح القدس بر شما آید، قدرت خواهید یافت و در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا دورترین نقاط جهان، شاهدان من خواهید بود.»
(اعمال ۱: ۸)
چهارم ماه خزیران روز برگزاری «عید پنطیکاست»(Pentecost) یا «نزول
روح القدس» نزد آشوریان ایران است.
«پنطیکاست» واژه ای یونانی و به معنی «پنجاهه» است، زیرا عید حلول
روح القدس پنجاه روز پس از «عید رستاخیز» عیسی مسیح است و همیشه در روز یک شنبه واقع می شود.
گل و گوجه عروس:مانتره سپندروز از خردادماه برابر با 29خرداد در گاهشماری ایرانی مراسمی به نام «گل و گوجه عروس» به ویژه در
خراسان که همزمان با فرارسیدن به بار نشستن درختان و رسیدن نخستین میوههای درختی برگزار میشود.
در این مراسم در روزی تعیین شده بین اهالی روستا، میوههای
نوبرانه را همراه با سبزی، کاهو، آرد و روغن در سینی بزرگی چیده و به خانهی نو
عروسان میبرند.
تیر
یکم تیر:اورمزد روز جشن آغاز تابستان،انقلاب تابستانی،رسیدن خورشید به بالا ترین جایگاه و آغاز سال نو در گاهشماری گاه نباری(جشن میانه ی بهار). برگزاری جشن آغاز تابستان هنوز در برخی نواحی ایران همراه با گرد همایی و مراسم آبپاشی و آبریزگان، در صحرا بر گزار میشود.
پرسه ی همگانی تیر ماه:هرمزد روز از تیرماه برابر با یکم تیر در گاهشماری ایرانیمراسم پُرسهی همگانی به یاد روان و فروهر درگذشتگان در هُرمزد روز(اورمزد روز) از تیرماه برپا میشود.در باور
ایرانیان، در چنین روزی گروه زیادی از ایرانیان باستان در راه پاسداری ارزشهای
میهنی و دینی خود، جان خویش را فدا کردهاند. از این روی، در نخستین روز تیر از هر
سال یکی از روزهای پرسهی همگانی با مراسم ویژه برگزار میشود.در بامداد روز پرسهی همگانی، به نیایشگاهها و تالارهای رسمی نزدیک محل زندگی خود میروند. در این مراسم خانوادههایی حضور دارند که از یک سال پیش تا کنون فردی از اعضای آنها درگذشته باشد و بقیه برای گرامیداشت یاد و خاطرهی نیکان و نیکوکاران درگذشته در جهان مادی، در مراسم پرسه شرکت میجویند.در این مراسم، به ویژه بانوان، شاخههایی از برگ سبز «مورد» یا «شمشاد»، «عود»، «کُندر» و یا «چوب سندل» را با خود میآورند و در کنار سفرهی پرسه بر روی میز میگذارند.
بر روی میز، سفرهای گسترده شده که روی آن بشقاب میوه، سینی لُرک و ظرفی از مخلوط قهوه و ظرف دیگری از بلورهای نبات میگذارند.
مخلوط قهوه شامل پودر قهوه، مقداری آرد نخود، کمی پودر قند و اندکی
پودر هل است. آتشدانی هم در کنار آنها میگذارند و پیوسته در زمان برگزاری مراسم
کندر و چوب سندل بر آتش میپاشند تا بوی عطرآگین آنها هوا را خوشبو سازد.
در پسین روز پرسه، مردم به آرامگاهها میروند و با نیایش خود به روان و فروهرهای
همهی درگذشتگان درود میفرستند.در بسیاری از شهرهای ایران در بامداد روز پرسه،
نخست به دیدن خانوادههایی میروند که در سال گذشته درگذشتهای داشتهاند وبرای
چند دقیقهای در خانهی آنها میمانند و چای و شربت میخورند و شادی برای روان هما روانان آرزو میکنند.یکی از نوشیدنیهایی که برخی از
خانوادهها در خانه تهیه کرده و به مهمانها میدهند شربت «خُرفه» است که برای
تهیهی این نوشیدنی، دانههای کوچک گیاه خرفه را کاملا نرم میکنند و آن را با آب
مخلوط کرده و به هم میزنند تا شیرهی سفید رنگی به دست آید و پس از صاف کردن این مایع، مقداری شکر، گلاب، و یخ به آن اضافه میکنند.
نیایش پیر نارستانه:پیر نارستانه در 31 کیلومتری شرق یزد و در پشت کوه دربید قرار گرفته است. زرتشتیان سراسر جهان، همه ساله به مدت 5 روز از روز سپندارمذ تا روز آذر از ماه تیر یعنی 2 تا 6 تیرماه خورشیدی در این مکان گردهم آمده و آداب و رسوم نیایش اهورامزدا و برپایی سنتهای شاد را به جا میآورند.
روایت است که کتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقهای که به پسر کوچکتر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی کوه و دشت گریخت و سرانجام در کوهی که هماکنون نارستانه نامیده میشود، پنهان شد. این مکان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شکارچی روشن بینی نمایان شده و شکارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان مینهد.
جشن نیلوفر:خرداد روز از تیرماه برابر با ششم تیر در گاه شماری ایرانی هنگام برگزاری جشنی است به نام «جشن نیلوفر» که امروزه بسیار ناشناخته مانده است و شاید به مناسبت شکوفا شدن گل های نیلوفر در آغازین روزهای تابستان به این نام نامیده شده است. «ابوریحان بیرونی» از آن به نام جشنی تازه نام برده و «خلف تبریزی» در برهان قاطع روز برگزاری این جشن را هفت یا هشتم مرداد ماه برمی شمارد ولی از نوشته ها چنین برمی آید که 5 روز پیش از جشن نیمه تابستانی ایرانی و 7 روز پیش از تیر روز و جشن تیرگان برگزار می شده است. در لغت نامه دهخدا نیز با اشاره به برهان قاطع آمده است که: در این روز هر حاجتی که از پادشاه خواستی البته روا شدی.
گاهنبار میدیوشهم گاه:از خور تا دی بهمر روز از تیرماه برابر با 11تا 15 تیر در گاهشماری ایرانی«مَیدیوشَهـِم گاه» از ترکیب واژگان اوستایی «مئیذیو» به معنی
«میان» و «شَمَه» به معنی «تابستان» و باهم «مَـئیذیوشِـمَـه» به معنی «میانه ی
تابستان» است و دومین جشن از جشن های گاهنباری در سال می باشد.مراسم گاهنبار میدیوشهم گاه نیز همانند گاهنبار یا چَهره ی پیشین (مَیدیوزَرم)
که به آن اشاره شده برگزار می شود.در باور سنتی زرتشتیان این جشن برای یادآوری دومین مرحله ی آفرینش است و هنگام پدیدار شدن آب در هستی می باشد.
جشن تیر گان:سیزدهم تیر/ تیر روزروز جشن «تیرگان»،از بزرگترین جشن های ایران باستان در ستایش و گرامیداشت «تیشتَر/تیر»(شباهنگ/شعرایمانی)،ستاره باران آور در باور های مردمی، و درخشانترین ستاره آسمان کهدر نیمه دوم سال و همزمان با افزایش بارندگی ها در آسمان سر شبی دید همی شود.این جشن در کنار آب ها،همراه با مراسمی وابسته با آب وآب پاشی وآرزوی بارش باران در سال پیش رو ،همراه بوده و همچون دیگر جشن هایی که با آب در پیوند هستند،با نام عمومی «آبریزگان/آب پاشان/سر شیواتیر»منسوب شده است.بیرونی و همچنین گردیزی در «زین الاخبار»ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی کیخسرو را در این روز وپس از شست و شوی خود در آبچشمه ای،دانسته اند.جشن تیرگان بجز این در سیزدهم فروردین(سیزده بدر) و سیزدهم مهر نیز برگزار میشود.ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین هایی را برگزار میکنند که بر گرفته و ادامه جشن تیر گان است.
آب پاشی:این
جشن در کنار آب ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در
سال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشن هایی که با آب در پیوند هستند، با نام
عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده است.در
گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده است.«ابوریحانبیرونی» و «گردیزی» در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی«کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه ای دانسته اند.جشن تیرگان بجز این روز در نخستین تیر روز از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزده بدر) وسیزدهم مهرماه نیز برگزار می شود.ارمنیانایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین هایی برگزار می کنند که برگرفته و در ادامه یجشن تیرگان است.
فال کوزه:
یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشن های ایرانی «فال کوزه»(چکُ دولَه) میباشد.روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه ای را برمی گزینند و کوزه ی سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می دهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر می کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه ی آن می اندازد آنگاه«دوله» را نزد همه ی کسانی که می برد که آرزویی در دل دارند و می خواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آن ها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این ها در آب دوله می اندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می برد و در آن جا می گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه ی کسانی که در دوله جسمی انداخته اند و نیت و آرزویی داشتنه اند در جایی گرد هم می آیند و دوشیزه،دوله را از زیر درخت به میان جمع می آورد. در این فال گیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله می برد و یکی از چیزها را بیرون می آورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه می شود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است.
دستبند تیر وباد:در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی
به نام «تیر و باد» که از 7 ریسمان به7 رنگ متفاوت بافته شده است به دست می بندند و در باد روز از تیرماه (9روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت
بام به باد می سپارند تا آرزوها و خواسته هایشان را به عنوان پیام رسان به همراه
ببرد.
این کار با خواندن شعر زیر انجام می شود :
تــیـــر بــرو بــاد بــیـا غــم
بــرو شـادی بـیا
محنت برو روزی بیا خـوشه ی مرواری بیا
در باورهای مردم، درباره ی جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا «تیشتر» می باشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است :در
اوستا، تشتر یشت(تیر یشت)، تیشتر فرشته ی باران است که در ده روز اول ماه به چهره ی جوانی پانزده ساله در می آید و در ده روز دوم به چهره ی گاوی با شاخ های زرین و در ده روز سوم به چهره ی اسبی سپید و زیبا با گوش های زرین.تیشتر
به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می رود.در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود،ظاهری ترسناک دارد، روبه رو می شود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می گردد و آب ها می توانند بدون مانعی به مزرعه ها و چراگاه ها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی خاستند به این سو و آن سو راند، و باران های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.
گاهشماری ایرانی نیایشگاه «پارس بانو»، «بانوی پارس» یا «پیربانو» در 120 کیلومتری
شمال غربی یزد (54 کیلومتری اردکان)، در جنوب عقدا و درون درهای به نام «زرجو»(زرجوع) واقع شده است.روستای زرجوع در مسیر یک درهی باریک قرار گرفته
و کوههای اطراف آن پوشیده از درختان بادام و انجیرکوهی است.بنای اصلی نیایشگاه
که در کنار یک رودخانهی فصلی ساخته شده است، به صورت گنبدی از کاشی کاریهایی به رنگ سبز و با نماد «سرو» شکل گرفته است.
در دامنهی مجاور نیایشگاه، خیلههایی ساخته شده تا خانوادهها در زمان ویژهی زیارت پیر پارس بانو که به مدت 5 روز ادامه دارد، برای سکونت موقت از آنها استفاده کنند.در باورهای مردم، این نیایشگاه جایگاه جان باختن و ناپدید گشتن
شهبانوی پارس (دختر یزدگرد ساسانی) بنام «خاتون بانو» بوده است و شهبانو درخواب
نابینایی نمایان شده و پس از شفای چشمان وی از او میخواهد تا بنای نیایشگاه را
بنیان نهد.مراسمی که در این نیایشگاه برپا میدارند همانند آیینهایی است که
در مراسم نیایشگاههای دیگر به آنها اشاره شده است.